دلم گرفته آسمون نمی تونم گریه کنم
شکنجه می شم از خودم نمی تونم شکوه کنم
اینگاری کوه غصه ها رو سینه ی من اومده
آخ داره باورم می شه خنده به ما نیومده
خنده به ما نیومده
دلم گرفته آسمون از خودتم خسته ترم
تو روزگار بی کسی یه عمره که در به درم
حتی صدای نفسم میگه که تو قفسم
من واسه آتیش زدن یه کوله بار شب بسم
دلم گرفته آسمون یکم منو حوصله کن
نگو که از این روزگار یه خورده کمتر گله کن
منو به بازی می گیرن عقربه های ساعتم
برگه تقویم می کنه لحظه به لحظه لعنتم
آهای زمین یه لحظه تو نفس نزن
نچرخ تا آروم بگیره یه آدم شکسته تن
ظهر از خستگی خوابم برد
خری را دیدم پر می زد!
گاوی می رقصید!
سگی می نوشت!
تو هم راست می گفتی!!
::کافی نت اهورا::
نمی دونم چی شده چند وقته نمی تونم غیر از مشکی چیزی بپوشم.
هر موقع هم که خواستم رنگ دیگه ای تنم کنم یه احساسی بهم می گه بهت نمی آد.
چند وقتی همه آشناهم هم ازم می پرسن چرا مشکی می پوشی والا خودم هم نمی دونم چی شده و چرا ولی هر طور که بتونم یه جوابی سر هم می کنم و می گم.
یکی بهت گفت خوش به حال اون کسی که تو واسش عذا گرفتی
گفتم : دل خوش سیری چند!
یکی می گفت غصه نخور همه چی درست می شه ولی هر چی فک کردم نفهمیدم چی رو می گفت.
راستی آدم غصه چه چیزهایی رو می تونه بخوره؟
نمی دونم چرا غصه هایی که می خورم یه خورده با دیگرون فرق داره!
من غصه اون شیشه ای رو می خورم که با زور از تو آغوش سنگ جداش کردن و به خودش و همه گفتند که سنگ بزرگترین دشمنته!
من غصه اون قطره ای رو می خورم که به خاطر جاذبه زمین شکل کروی و واقعیشو از دست داده!
یه سوال...
شما غصه چه چیزهایی رو می خورین؟
::کافی نت اهورا::
پنجره بین من و توست، مرا بوسه بزن
بوسه از آن طرف شیشه حلال است عزیز !
ما دو ریلیم به امید به هم وصل شدن
فصل گل دادن نی ، فصل وصال است عزیز !
ماه من ! عکس تو در چشمه گل آلود شده
عیب از توست !...ببین ! چشمه زلال است عزیز !
::کافی نت اهورا::